جامعة المزخرفات

مزخرفاتی بیش برای ریش درازان گرسنه

جامعة المزخرفات

مزخرفاتی بیش برای ریش درازان گرسنه

پیدایش وزق

کامل ترین مرد جهان با مقصودی به سمت شن زارهای درون مرداب میرفتند که قورباقه ای دیدند بس بزرگ و تنومند . نامش وزق نهادن و آن وزق با صدایی عجیب به هوا پرید و شکار شیر شد .  شیر درنده غرش کنان به سمت وزق های دیگر میدوید و وزقها از ترس پشت مقصودی پناه بردند ، تا بدانجا که وزق ها از سر و کول وی بالا میرفتند و از خشم شیر شکایت میکردند . مقصودی احوال کار دانست و سمت شیر رفته ، همه ی وزقها را پیشکش شیر کرد و در قبال آن کار جان شیر بگرفت . چون استاد این حرکت بدید تعجب کرد و دلیل کار بپرسید . مخصودی لبخندی زد و گفت در حال خویش نبوده و دلیلی ندارد .


بی دلیل کاری کنم که یار نداند
به فکر رود آن کار کند که بار ندارد
از بس به سمت شیر وزق رسید که شیر بخفت
گفتا که وقت نهار است ، شیر یال ندارد
نظرات 1 + ارسال نظر
Ahad شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:51 ب.ظ http://www.mihanbox.sub.ir

سلام وبلاگ خوبی داری.اگه خواستی بازدیدکننده هات زیاد بشن یه سر بهم بزن.بازم بهت سر میزنم.موفق باشی

سلام . ممنون ، حتماًً

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد