جامعة المزخرفات

مزخرفاتی بیش برای ریش درازان گرسنه

جامعة المزخرفات

مزخرفاتی بیش برای ریش درازان گرسنه

میراث قلندر

پس از گذشت چند روز بیماری همه ی شهر را فرا گرفت و مردم از فرط خستگی به صورت وارونه غذا میخوردند و کله پا به مقصد میرسیدند .  همچنان که مرغ از قفس پرید و قلندر بیدار شد و به هیچ یک از افرادش رحم نکرد تا بدانجا که صبحانه ها کباب شد و عصرانه بی دماغ گشته ، میراث خود را برای فرزندانش بر جای گذاشت تا بخورند و بیاشامند ولی اصراف نکنند تا از اصرافشان مردم شهر پشیمان شوند و قصد انتقام بگیرند و همه را به کشتن دهند . ولی فرزندان به گونه ای از اصراف دوری جسته بودند که هیچ یک از مردم شهر خبر دار نشده بود و آنها شب را به خوشی سپری کردند و جرعه جرعه از آب شهر نوشیدند که هیچ چارپایی ننوشیده بود و همه چارپایان از این کار تعجب کردند و قصه کوتاه کردند که خواب شهر را فرا بگیرد .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد