جامعة المزخرفات

مزخرفاتی بیش برای ریش درازان گرسنه

جامعة المزخرفات

مزخرفاتی بیش برای ریش درازان گرسنه

طویله ی حاکم

زمزمه های عرش به قدری شده بود که در طویله های دور دست حاکم در بشه زاران ، گوسفندان به تکاپو افتادند و به رمه حمله کردند و از گرگ و یابو ، جر حیوانی درنده به بار نیاوردند . آنان همچنین چونان با جلوی فرق به پشت صاحب قبلی خود ضربه میزدند که آن بیچاره طلب مغفرت نمود و آن دیار را به سختی ترک کرد و میراث عظیم خود را برای پسرک گرسنه مانده در اعماق چاه آب به یغما گذاشت . آن پسرک آنقدر خوشحال بود که تا انتهای روز را شنا کرد و به همگان دروغ میگفت . از جمله دروغ های شاخدار او میتوان به کاکل آبی رنگ مرغ همسایه اشاره کرد که پس از پختن به رنگ زرد درآمد و تمام اهل خانه را مسموم بکرد و از جمله مسموم شدگان خود پست فطرتش بود . اینگونه بود که تمام مردم شهر به سمت شهر برفتند و با رفتنشان غبار های نهفته در افکار پسرک را به ضحمت جارو زدند و این کار درسی شد که دیگر آسمان نبارد تا محصول آن شهر به بازار رفته ، به قیمت خوبی بفروش برسد .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد